ارشیا ارشیا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

هدیه آسمونی

خرید سیسمونی

سلام عسل مامانی لحظه ای که خیلی منتظرش بودم رسید مادر جون سیسمونی گل پسرمون رو که زحمت کشیدن تهیه کردن اوردن مادر جون دستت درد نکنه وسایلی که خریدی خیلی نازن وقتی بهشون نگاه میکنم دلم ضعف میره تخت و کمدی که قبلا سفارش دادیم هم اماده شد اسباب بازی ها و وسایل بهداشتی و خواب و ........... کلی چیز خوشگل برات خریده همشون خیلی ناز  هستند دیروز با هم رفتیم و وسایل تزیینی هم برات خریدم دیگه سیسمونی ات تکمیل شده و لحظه قشنگ چیدن اتاقت رسیده نمیدونی با چه ذوقی اتاقت رو چیدیم به هر چی که نگاه میکردم تصور اینکه پسرم میخواد بااسباب بازی هاش بازی کنه تو تختش بخوابه لباس های خوشگلش رو بپوشه خیلی حس خوبی داشتم بلاخره چیدن  اتاق گل پس...
2 تير 1391

اسباب کشی به خونه جدید مون

سلام جوجه کوچولوی مامانی چند هفته میشه مامان و بابا دارن وسایل خونه مون رو جمع میکن البته یادم رفت بگم سه نفری مامان و بابا و قند عسل ههههههههههههههههه الان تو کوچولوی شش ماهه من هستی داری تو دل مامان تکون میخوری و لگد میزنی گاهی که زیاد خم و راست میشم کمرم درد میگیره و خسته میشم با تکون هات بهم امید میدی باهات حرف میزنم و برات از اتاقی که میخوام تو خونه جدید برات درست کنم حرف میزنم نا گفته نمونه که بابای مهربونت خیلی هوای من و تو رو داره خیلی مواظب من و تو هستش هر شب که میاد خونه بهم کمک میکنه تا وسایل رو بسته بندی کنیم اسباب کشی خیلی سخته ولی تنها به عشق تو هستش که سختی اش برام اسون میشه بابایی یک نفر رو برای کمک از شرک...
15 ارديبهشت 1391

سونوگرافی سه بعدی دیدن روی ماه گل پسرمون

امروز 4 اردیبهشت ساعت 11 وقت سونو گرافی سه بعدی برای سلامت جنین و بررسی بیشتر جنین رو دارم دل تو دلم نیست از هفته 13 تا حالا پسر کوچولوم رو ندیدم با بابایی تو مرکز سونو گرافی منتظر شدیم تا نوبتمون بشه خیلی هیجان زده بودم از اینکه میخواستم دوباره ببینمت دل تو دلم نبود .بلاخره نویت ما رسید من و بابایی بی صبرانه به صفحه مونیتور نگاه میکردیم تا اینکه دکتر با جمله اینکه خوب گل پسرمون هم که حالش خوبه کلیه ها و قلبت رو نشون داد قلب کوچولوت داشت تند تند میزد پاهاتو و انگشت ها. اینم دستاشه  اینم کف پاهاشه وای خدایا کف پاتو داشتی نشون میدادی هی تکون میخوردی بازی گوشی میکردی تا خواست صورتت رو کامل نشون بده دو تا دستاتو گذاشتی جلوی صورتتت بابایی ه...
4 ارديبهشت 1391

بلاخره اسم برای پسرم انتخاب کردیم

سلام جیگر طلای مامان جو نم برات بگم که بعد از اینکه فهمیدم که نی نی تو دل مامانی گل پسره من و بابایی شروع کردیم ودنبال اسم گشتیم باباجونت یک  کتاب نام های ایرانی خریده بود و خاله ازاده هم یک کتاب جامع از اسم های اصیل ایرانی و تمام اقوام ایرانی برامون خریده بود و البته کلی هم کتاب داستان و شعر خوشگل برای گل پسرمون خریده بود دست گلش درد نکنه مرسی خاله ازاده جونم   بابایی هر روز تو اینترنت دنبال اسم میگرده هر روز میاد با کلی اسم قشنگ با معنی های خوشگل منم دو تا کتاب رو هر چی میخونم به هر اسمی میرسم میگم چه قدر زیباست یک لیست درست کردیم بابایی اسم ارشیا   ارش اریا رو انتخاب کرده منم البته با هم فکری و مشورت با باب...
20 فروردين 1391