ارشیا ارشیا ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

هدیه آسمونی

گل پسرم وقتی هنوز یک هفته داشت

گل پسرم هنوز یک هفته بیشتر از زندگی زمینی ات نگذشته مامانی با شرایط جدیدی روبرو شده نگهداری از یک نی نی کوچولو خیلی خسته مادر جون کنارمه خیلی کمکم میکنه ولی بازم یک مامان بی تجربه داری با کلی درد و خستگی بزار از لحظات سختی که داره بهم میگزره نگم خیلی کم خوابی همش گریه میکنی منم حالم زیاد خوب نیست بیخوابی و ضعف جسمانی خیلی اذیتم میکنه میدونم باید صبور باشم به زودی و با گذشت زمان اوضاع بهتر میشه بزار چند تا عکس ازت بزارم تا سختی این روزها با خاطرات قشنگ تو کمرنگ تر بشه عشقم دوستتتتتتتتتتتت دارم ارشیا وقتی که اولین لبخندت رو زدی زیر چشمی به مامان نگاه کردی به مامانی چشمک زدی میخواستی بهم بگی مامانی نگران نباش من روزی بزرگ میشم قول میدم پسر ...
20 تير 1391

عکس سیسمونی

امروز میخوام بعد کلی تاخیر عکس سیسمونی و اتاق گل پسرم رو بزارم  کمد لباس های قند عسلم     کفش و کتونی و جوراب های گلم کالسکه و کرییر و روروئک و ساک حمل لباس تخت خواب نمای داخلی داخل تخت نوزاد سرویس روتختی ٧ تیکه بالش کوسن ملافه روتختی ضربه گیر دور تخت  اویز موزیکال گهواره موزیکال لباس خونگی پیش بندها کلاه جوراب دستکش جوراب شلواری ملافه و پارچه خشک کن نوزاد و تشک تعویض   وان حمام حوله لیف و عروسک های بازی وسایل حمام و لوازم بهداشتی و پوشک و........ مسواک شیشه شور  داروخوری سر پستونک سر شیشه پیمان...
15 تير 1391

فرشته اسمونی من زمینی شد

فرشته کوچولو ما روز چهارشنبه 11 مرداد ساعت 9:05 صبح در بیمارستان مادران توسط دکتر حسین صاحب نسق به دنیا امد عزیزم تولدت مبارک اولین عکست وقتی که تازه به دنیا امدی ارشیا یک روزه گل های خشگلی که بابایی و مادر جون برات اورده بودن اولین دست گلی که تو زندگی ات بهت دادن گل زندگی ام از همون لحظه اول عاشقت شدم عزیزم دوستتتتتتتتتتتتتتتتت دارم   ...
15 تير 1391

خرید سیسمونی

سلام عسل مامانی لحظه ای که خیلی منتظرش بودم رسید مادر جون سیسمونی گل پسرمون رو که زحمت کشیدن تهیه کردن اوردن مادر جون دستت درد نکنه وسایلی که خریدی خیلی نازن وقتی بهشون نگاه میکنم دلم ضعف میره تخت و کمدی که قبلا سفارش دادیم هم اماده شد اسباب بازی ها و وسایل بهداشتی و خواب و ........... کلی چیز خوشگل برات خریده همشون خیلی ناز  هستند دیروز با هم رفتیم و وسایل تزیینی هم برات خریدم دیگه سیسمونی ات تکمیل شده و لحظه قشنگ چیدن اتاقت رسیده نمیدونی با چه ذوقی اتاقت رو چیدیم به هر چی که نگاه میکردم تصور اینکه پسرم میخواد بااسباب بازی هاش بازی کنه تو تختش بخوابه لباس های خوشگلش رو بپوشه خیلی حس خوبی داشتم بلاخره چیدن  اتاق گل پس...
2 تير 1391

اسباب کشی به خونه جدید مون

سلام جوجه کوچولوی مامانی چند هفته میشه مامان و بابا دارن وسایل خونه مون رو جمع میکن البته یادم رفت بگم سه نفری مامان و بابا و قند عسل ههههههههههههههههه الان تو کوچولوی شش ماهه من هستی داری تو دل مامان تکون میخوری و لگد میزنی گاهی که زیاد خم و راست میشم کمرم درد میگیره و خسته میشم با تکون هات بهم امید میدی باهات حرف میزنم و برات از اتاقی که میخوام تو خونه جدید برات درست کنم حرف میزنم نا گفته نمونه که بابای مهربونت خیلی هوای من و تو رو داره خیلی مواظب من و تو هستش هر شب که میاد خونه بهم کمک میکنه تا وسایل رو بسته بندی کنیم اسباب کشی خیلی سخته ولی تنها به عشق تو هستش که سختی اش برام اسون میشه بابایی یک نفر رو برای کمک از شرک...
15 ارديبهشت 1391

سونوگرافی سه بعدی دیدن روی ماه گل پسرمون

امروز 4 اردیبهشت ساعت 11 وقت سونو گرافی سه بعدی برای سلامت جنین و بررسی بیشتر جنین رو دارم دل تو دلم نیست از هفته 13 تا حالا پسر کوچولوم رو ندیدم با بابایی تو مرکز سونو گرافی منتظر شدیم تا نوبتمون بشه خیلی هیجان زده بودم از اینکه میخواستم دوباره ببینمت دل تو دلم نبود .بلاخره نویت ما رسید من و بابایی بی صبرانه به صفحه مونیتور نگاه میکردیم تا اینکه دکتر با جمله اینکه خوب گل پسرمون هم که حالش خوبه کلیه ها و قلبت رو نشون داد قلب کوچولوت داشت تند تند میزد پاهاتو و انگشت ها. اینم دستاشه  اینم کف پاهاشه وای خدایا کف پاتو داشتی نشون میدادی هی تکون میخوردی بازی گوشی میکردی تا خواست صورتت رو کامل نشون بده دو تا دستاتو گذاشتی جلوی صورتتت بابایی ه...
4 ارديبهشت 1391